شاید

وقتی دوست داشتن کسی باعث آسيب و درد روحی‌ام بشود، مکانیسم‌های دفاعی‌ام فعال می‌شوند. منجمد ‌شدن، نشنیدن حرف‌های غیرمنصفانه‌اش، از یاد بردن لحظه‌های خوش دوستی، بی‌حسی موضعی در قلب، گلو، دست‌ها. آدم اگر زیاد صدمه دیده باشد رو می‌آورد به این مکانیسم‌ها چون بالاخره بعد از چند بار تجربه آسیب‌زا، جسم و جان می‌فهمند اوضاع از چه قرار است و دست به کار می‌شوند تا نجاتت بدهند. خیلی وقت است که در این وضعیت اشک نریخته‌ام چون سنسورهای غدد اشکی‌ام خاموش می‌شوند. جیغ‌وداد هم نمی‌کنم و یا دنبال توضیح بیهوده نیستم. حفظ تعادل روحی و داشتن کم‌ترین حمله‌ی هیجانات هدفی است که مکانیسم‌های دفاعی‌ام دنبال می‌کنند. این هم یک‌جور حفظ بقاست شاید.
دیدگاه ها (۰)

#گاهی در این دنیا، اشتباه نکردن، کافی نیست.باید یاد بگیرم که...

#شهید #شهادت #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم #شفاعت

وقتی اشک‌هاتو با قدرت زیادی کنترل می‌کنی، همه‌ی اجزای صورتت ...

#صل الله علیک یا ام ابیها#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها

💥👈کورتیزول، هورمون استرس نامیده می شود زیرا یکی از هورمون ها...

🔺شاید برای بعضی دلسوزان سوال باشد که چرا بر خلاف مصالح کشور،...

چند شاتیچهار عاشق دیوونهشخصیت ها: مهدیا(اسم خودم😁) و دلسا و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط